شعر امام زمانی خاص من
شب همسر برامون شعر خوند . اول شعر
اگه یروز بری سفر
بری ز پیشم بی خبر
دوباره باز تنها می شم
اسیر رویاها می شم....
(به مناسبت سفر فردای همتا)
این شعر رو خیلی دوست دارم . همیشه از اول ازدواج اینو برای همسر می خوندم . حسم بهش بود .
و شعر
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم...
و شعر نیاز
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه...
همسر هم برام این شعر ها رو می خوند:
ماه در میاد که چی بشه
می خواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چیکار کنه
باز آسمونو تار کنه
نمی دونه تو هستی
کنار اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که عزیز راهی....
و شعر
کی اشکاتو پاک می کنه
شبا که غصه داری
دست رو موهات کی می کشه وقتی منو نداری
شونه کی مرهم هق هقت می شه دوباره
از کی بهونه می گیری
شبای بی ستاره...
می دونید یبار وقتی دونفره بودیم من تو آشپزخونه مشغول کار بودم و همسر شعر سوغاتی رو گذاشت و با قلبی سرشار از عشق بهم گفت:" عزیزم این شعر رو می شنوی یاد کی می افتی و ... من یاد تو می افتم.. ."
من تا الان پشتم به همسر بود داشتم گریه می کردم
نمی خواستم همسر گریه ام رو ببینه...
اهل دروغ هم نیستم . کاملا رک هستم...
گفتم امام زمان عج.
(لحظه لحظه شعر رو برای امامم می خونم و یاد ایشون می افتم)
همسر م کمی جا خورد و خندید و گفت صداقتت منو کشته
تو اوج عشق و ابراز من ، تو تو فکر امام زمانی ... بازم خوبه... آفرین
عاشق این شعرم
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور . که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه . لحظه دیدن میرسه
هر چی که جاده است رو زمین . به سینه من میرسه
آه
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم
وقتی تو نیستی . قلبمو واسه کی تکرار بکنم؟
گلهای خواب آلوده رو . واسه کی بیدار بکنم؟
دست کبوترای عشق . واسه کی دونه بپاشه؟
مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه؟
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم
عزیزترین سوغاتیه . غبار پیراهن تو
عمر دوباره منه . دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس میخوام
عمر دوباره منی . تو رو واسه نفس میخوام
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم
یه شعر دیگه هم هست که یاد امام زمان می افتم شعر آخرین نفس...
کاش بهم دل خستم و پس بدی – یا به قلب یخی تــو نفس بدی
به قلب یخی تــو نفس بدی
مخصوصا اونجاش که می گه همه آرزوم اینه که ببینم یه لحظه چشماتو ببندی و بخندی
و اون تکه اش نگرانی منه که نکنه امام زمانم بگم این همینه و بدرد نمی خوره و ولش کنید....
کاش امام زمانم به این قلب یخی منم جون بده کاش لایق دیدار روش بشم و غبار کف پاش رو سرمه چشمم کنم
کاش لیاقت سربازی امام زمان عج رو پیدا کنم...
خدایا ظهور امام زمان عج را هرچه سریعتر برسان و ما را جزو اصحاب و یار آن حضرت قرار بده به حق صلوات بر محمد و آل محمد
- ۹۸/۰۴/۰۸
- ۱۰۹ نمایش