سردار دلها
سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۱۶ ق.ظ
زندگی با همه خوشی ها و سختی هاش در جریانه
راستش اصلا دست و دلم به نوشتن نمی ره. بعد از شهادت سردار دلها، مالک اشتر آقا ، بد بجور ناراحت شدم. بعدم ماجراهای هواپیما و از آبرو گذشتن سردار حاجی زاده...
اون شب بیدار بودم و داشتم خیاطی می کردم . پس فردا عروسی خواهر شوهر بود. یکی از دوستان صبح زود پیام رو برام فرستاد. چقدر ناراحت شدم....
بعدم شرکت در راهپیمایی و ...
شرکت تو تشییع پیکر حاج قاسم
عروسی خواهر شوهر رو نشد بندازن عقب. چون یبار عقب افتاده بود و سالن کنسل شده بود.
عروسی برگزار شد و رفتن سر خومه و زندگی شون.
دیگه ماهم که به درخواست مادرشوهر چیزی درباره تعدد به فامیل خمسر نگفته بودیم ، می تونستیم به بقیه بگیم و گفتیم.
برادرشوهر که خیلی خوب برخورد کرد و گفت مهم زن داداشه که راضیه و زندگی خودشون و خودتون می دونید و خوشبخت بشید. ولی نمی دونستم برخورد جاری ام چیه. با جاری خیلی خوبم خدا رو شکر . می ترسیدم با توجه به اخلاقش خیلی ناراحت بشه. ولی خدا رو شکر وقتی بهش زنگ زده بودم ، مثل همیشه خیلی گرم گرفت و گفت تبریک می گم ان شاء الله خوشبخت بشن و خوش باشید و ... خیلی عالییییی.
به خواهر شوهر هم گفتیم به شوهرش بگه.
این چند روز هم اثاث کشی مادرشوهر بود. من با بچه کوچکم و همسر اومدیم کمک و شب موندیم. همتا هم پیش بچه ها بود و بچه ها هم از درس و مدرسه نیافتادن. دوباره الان اومدیم خونه مادر شوهر و کمک و چیدمان و ... . و بچه ها هم پیش همتان. و این از مزایای تعدده. اینجوری هم به مادر شوهر رسیدیم و هم بچه ها از درس و مدرسه نیافتادن.
گاهی اختلافاتی همسر و همتا دارن. اختلافاتی که انگار از تفاوت فرهنگی نشآت می گیره و امیدوارم زودتر رفع شه. امیدوارم همه زندگی ها پر از ارامش باشه و همه زن و شوهر ها با هم خیلی خوب باشن بویژه همتا و همسر.
- ۹۸/۱۱/۰۸
- ۱۳۸ نمایش