بنفشه
شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۳۰ ق.ظ
زندگی در جریانه. بعد از مشهد برای همتا سوغاتی قطعه ای فرش متبرک آستان قدس رضوی رو بردم . امیدوارم دوست داشته باشه . گاهی با هم بیرون می ریم... پارکی ... بستنی...
اما در مورد بنفشه
تا حالا با بنفشه مستقیم حرف نزدم.
واسطه پیامهامون رو انتقال می داد. بنفشه دوست داشت خانواده اش راضی باشن و بعد صحبت کنیم
اما وقتی خانواده اش راضی نشدن ، و بنفشه مصرانه می خواست خانواده لش رو راضی کنه و خواستگارهاشو رد می کرد ...، به واسطه گفتم به بنفشه بگو اگه مشکلی نداره با من صحبت بکنه ، یه مقدار از اصول اولیه رو صحبت کنیم و ببینیم مشکلی نباشه ، راستش بنا داشتیم بعد یه واسطه رو بفرستیم پیش والدینش ...
اما از قرار بنفشه بابت همین صحبت کردن با من هم از والدینش اجازه گرفته بود و والدینش برخورد تندی با واسطه طفلکی داشتند...
واسطه به هر دومون گفت از خیر این ازدواج باید گذشت ...
راستش اصلا ما دوست نداریم بنفشه یا هر شخص دیگری با اکراه و بدون رضایت والدین بیاد تو این زندگی، وقتی دیدیم اینقدر خانواده اش مخالفند ، (اگر چه قبلا برای تعدد با خود واسطه مشکلی نداشتند ، ولی خوب برای تعدد با ما که البته هیچ شناختی هم ندارند مخالفت کردند ولی شرایط تعدد مون فرق می کرد..) گفتیم ان شاءالله بنفشه جون با هر کسی خوشبخت می شه زودتر ازدواج کنه و دلش شاد باشه
امیدوارم هر چه سریع تر هم همسر خانم سوم رو بگیره و به مراد دلش برسه ، یه دختر خانم خوب که تا اخر عمرمون همگی با هم زیر یه سقف زندگی کنیم و از این ازدواج همگی مون شاد و شاکر خداوند باشیم و موجب قرب همگی مون به خدا بشه و خیر دنیا اخرت برامون داشته باشه و فرزندانی صحیح و سالم و صالح و شیعه واقعی و سرباز امام زمانی به دنیا بیاریم و بزرگ کنیم....
ارزو می کنم همه جوانها ازدواج کنند و خوشبخت بشن
الهی امین
راستی
یه دوست عزیز رو هم معرفی کردم برای ازدواج با یکی ، دعا کنید خیر باشه و خوشبخت بشن ، بعدا ، وقتی قطعی شد، تعریف می کنم😁
- ۹۹/۱۱/۲۵
- ۱۶۴ نمایش