اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

روز نوشت یک زن از یک تصمیم!
همسر اول هستم‌.سال ۸۲ ازدواج کردم در سن ۲۲ سالگی.لیسانسه هستم و طلبه و خانه دار.۳ فرزند گل دارم.
زندگی رو از زیر صفر شروع کردیم. دست در دست هم گذاشتیم و توکل به خدا کردیم.در مسائل کاری به حمدالله کمک همسر بودم.
کل مهریه ام را همان اویل عقد بخشیدم.
چیزی به نامم نیست.
یک منزل مسکونی و ماشین داریم و به لطف قناعت اوضاع مالی مان روبراه است.
دو سالی در مورد تعدد زوجات تحقیق کردم و اوضاع جوانهای اطرافم رو بررسی کردم.
به همسر پیشنهاد تعدد دادم و اعلام رضایت کردم.
همسر هم بررسی کردند و بعد تصمیم به تعدد گرفتند...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

سلام دوستان

این کتابها واقعا عالی اند پیشنهاد می کنم حتما بخونید:

کتاب اول

۳ دقیقه در قیامت، که تجربه مرگ یکنفر هست ، مثل کتاب انسوی مرگ که قبلا گفتم ولی کوتاه تر و متفاوت . حتما بخونید. دیدتون به زندگی تغییر می کنه.

 

 

کتاب دوم

سلام بر ابراهیم

۲ جلده. واقعا خیلی خیلی خیلی عالییییه و با میشرفت کتاب نمی تونید اونو زمین بزارید و عاشق شهید ابراهیم هادی که زندگی نامه اش تو این کتاب درج شده می شید. شهیدی که الگو و نمونه عملی اخلاق بوده.

این کتاب رو رخبری خیلی توصیه کردن به خوندنش.

 

 

کتاب بعدی ثم اهتدیت. آنگاه هدایت شدم‌

این کتاب هم یه کتاب عالیییی هست. کتابی که رهبری توصیه به خوندنش کردن. ماجرای شیعه شدن یک فرد سگی. فردی که معروف هستن  و با کتابشون خیلی ها شیعه شدن.آقای  تیجانی

 

 

در ضمن فیلم وقتی که ماه کامل شد رو حتما پیشنهاد می کنم ببینید . اینجوری شکر خیلی چیزهایی که ازش غافلیم رو می کنیم و قدر زحمات خیلی ها رو بیشتر خواهیم دونست...

 

  • همسر اول

سردار دلها

۰۸
بهمن
 
زندگی با همه خوشی ها و سختی هاش در جریانه
راستش اصلا دست و دلم به نوشتن نمی ره. بعد از شهادت سردار دلها، مالک اشتر آقا ، بد بجور ناراحت شدم. بعدم ماجراهای هواپیما و از آبرو گذشتن سردار حاجی زاده...
اون شب بیدار بودم و داشتم خیاطی می کردم . پس فردا عروسی خواهر شوهر بود. یکی از دوستان صبح زود پیام رو برام فرستاد. چقدر ناراحت شدم.... 
بعدم شرکت در راهپیمایی و ... 
شرکت تو تشییع پیکر حاج قاسم
 
عروسی خواهر شوهر رو نشد بندازن عقب. چون یبار عقب افتاده بود و سالن کنسل شده بود.
عروسی برگزار شد و رفتن سر خومه و زندگی شون.
دیگه ماهم که به درخواست مادرشوهر چیزی درباره تعدد به فامیل خمسر نگفته بودیم ، می تونستیم به بقیه بگیم و گفتیم.
برادرشوهر که خیلی خوب برخورد کرد و گفت مهم زن داداشه که راضیه و زندگی خودشون و خودتون می دونید و خوشبخت بشید. ولی نمی دونستم برخورد جاری ام چیه. با جاری خیلی خوبم خدا رو شکر . می ترسیدم با توجه به اخلاقش خیلی ناراحت بشه. ولی خدا رو شکر وقتی بهش زنگ زده بودم ، مثل همیشه خیلی گرم گرفت و گفت تبریک می گم ان شاء الله خوشبخت بشن و خوش باشید و ... خیلی عالییییی. 
به خواهر شوهر هم گفتیم به شوهرش بگه.
این چند روز هم اثاث کشی مادرشوهر بود. من با بچه کوچکم و همسر اومدیم کمک و شب موندیم. همتا هم پیش بچه ها بود و بچه ها هم از درس و مدرسه نیافتادن. دوباره الان اومدیم خونه مادر شوهر و کمک و چیدمان و ... . و بچه ها هم پیش همتان. و این از مزایای تعدده. اینجوری هم به مادر شوهر رسیدیم و هم بچه ها از درس و مدرسه نیافتادن.
گاهی اختلافاتی همسر و همتا دارن. اختلافاتی که انگار از تفاوت فرهنگی نشآت می گیره  و امیدوارم زودتر رفع شه. امیدوارم همه زندگی ها پر از ارامش باشه و همه زن و شوهر ها با هم خیلی خوب باشن بویژه همتا و همسر.
  • همسر اول