اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

روز نوشت یک زن از یک تصمیم!
همسر اول هستم‌.سال ۸۲ ازدواج کردم در سن ۲۲ سالگی.لیسانسه هستم و طلبه و خانه دار.۳ فرزند گل دارم.
زندگی رو از زیر صفر شروع کردیم. دست در دست هم گذاشتیم و توکل به خدا کردیم.در مسائل کاری به حمدالله کمک همسر بودم.
کل مهریه ام را همان اویل عقد بخشیدم.
چیزی به نامم نیست.
یک منزل مسکونی و ماشین داریم و به لطف قناعت اوضاع مالی مان روبراه است.
دو سالی در مورد تعدد زوجات تحقیق کردم و اوضاع جوانهای اطرافم رو بررسی کردم.
به همسر پیشنهاد تعدد دادم و اعلام رضایت کردم.
همسر هم بررسی کردند و بعد تصمیم به تعدد گرفتند...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

واکنش والدین

سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۳ ب.ظ

مادرم جوابم رو نمی ده

بعد از اون ماجرا بابام زنگ زد و صحبت کردیم 


مامانم داد و بیداد می کرد

می گفت دیگه پاتو اینجا نذار فقط دخترتو راه می دم! دلم برای پسرام سوخت!!

می گفت دیگه ۳ تا بچه دارم

می گفت شیرمو حلالت نمی کنم و ...

گفتم مگه چیکار کردم...


اون پستی که تو گروه فامیلی گذاشته بودم انگار اون کسانی که اینکار رو کرده بودند بهشون برخورده بود ک زنگ زدند به مادرم...

مادرم گفت بهشون گفتم از تو گروه ریموت کنن


بابام برخوردش خیلی بهتر و منطقیه و کینه ای نیست

حتی همیشه وقتی داد می زد و ... تو دلش هیچی نبود.


بابام گفت یه پست بزار بگو منظورم شما نیستید و ... اونا چیزی نگفتن و ....



منم به کسی که ریمو کرده بود گفتم  این پست رو بزار تو گروه ، اونم نذاشت...


به بابام گفتم گفت اشکال نداره



بعد یکی از فامیل ف.... زنگ زد

اونم گفت مادرت اینا ناراحت بودن و خودش گفتن وقتی صحبت این چیزا پیش اومدش

بچه ها هم به شوخی یه چیزایی گفتن

گفت فلانی که کلا عصبیه ولش کن؛ خواهرش رو می گفت


بعدم گفت کسی بتونه بد نیست من که نمی تونم

گفتم به خاله ام هم پیام دادم گفتم منظورم شما نبودید

منظورم هر کسی هست که دخالت می کنه....



به والدینم در مورد همتا گفتم

مادرم باز ناراحت بود که چرا جوونتره! گفتم می خوان پیر تر از همسر باشه!!

ما حتی اوایل با کور و معلولیت دارو ... هم صحبت کردیم . اخلاق رفتار و ... رو نپسندیدم. چون به خاطر خدا می خواستیم اینکار رو بکنیم .


اینها رو به بابام هم گفتم.

بابا یه دفعه زنگ زد گفت دیشب خوابت رو دیدم تو یجا بودی و دورت یه دایره آدم بود و من آن  طرف تر و دورم یه دایره آدم  بود که ربع آن باز بود که دایره من کوچکتر بود . بهت می گفتم بیا اینجا می گفتی نمی تونم....


می گفت رفته پیش معبر پرسیده گفته بوده معنیش خوبه.  بعد هم به طرف گفته در مورد کار ما. طرف هم گفته کار خوبیه. به شرط پیدا کردن آدم  مناسب و یه بیت شعر و گفته خواهرم عجله نکن.


با بابام دیروز صحبت می کردیم گفتم بهتون نمی گفتم یدفعه می فهمیدید خوب بود؟ گفت آره... گفتم باشه پس ما کاری نمی کنیم منصرف شدیم ... گفه عه حالا دیگه ....



امروز زنگ زدم حال مامانم رو بپرسم . پاش درد می کرد و رفته بود دکتر. از بعد از کربلا پا درد شدید گرفته بود... جواب نداد




چند روز پیش هم به مادر شوهر در مورد همتا گفتم .اونم ناراضی بود

من باهاش صحبت کردم

گفتم بده پسرت دوتا زن داشته باشه کیف کنه؟

گفت تو چی ؟ تو هم مثل دخترمی؟

گفتم من برام شوهرم مهمه.

گفت دیوونه اون دومی ها میان خونه خراب کنن... ناز و ادا دارن شوهرت دیگه دوست نداره...

گفتم عیب نداره.

برام آرامش  شوهر مهمه. کار خیر مهمه.

گفت وقتی شما دو تا دعوا کنید آرامش  پسر منم بهم می ریزه. .


گفتم دعوا نمی کنیم.

ان شاء الله باهم خیلی خوبیم.

وقتی شوهر ببینه شما هم حرص می خوری ، حرص می خوره...

بیا راضی باش خوشحال باش بگو زندگی پسرم داره بهتر می شه همشون قراره لذت بیشتری  ببرن قراره ثواب کنن....

راضی شد خدا رو شکر تا حدی




یه نکته مهم: 

زنگ زدم مرجع برای اینکه بین عدم رضایت والدین و انجام اینکار وظیفه چیه

گفتن باید والدین رو راضی نگه داشت و این کار رو هم بکنید. اگر چه کار خیلی خوبی دارید می کنید.

تشخیص واجب کفایی بودنش خم برعهده مکلفه(رهبری)

دفتر فاضل هم می گفت خیلی کار خوبیه به شرط اینکه این حس رو تا آخر  داشته باشید. شبیه معجزه است...

بعد هم در کل رضایت والدین مرد مهمه چون والدین زن اصلا دخیل نیستن

یعنی مرد بگه می خوام زن بگیرم والدین زن کاره ای نیستن  نمی تونن بگن نگیر.

اما در کل همه می گفتن و خودم هم به همین نتیجه رسیدم که باید بعد از تمام شدن کار به والدین گفت. 


البته صرف رصایت مهم نیست اما اگر واقعا اذیت بشن و ناراحت بشن و ... و واقعا نهی کنن و ایذا والدین مطرح باشه در اینجا باید فرزند اون مستحب رو انجام نده.

در کل بین انجام ندادن فعل حرام یعنی ایذا والدین و عمل مکروه(طلاق) و یا مباح و یا مستحب( مثل تعدد زوجات به دلیل غیر واجب برای مرد و نماز شب و ...) نباید مرتکب فعل حرام شد و گوش دادن به حرف والدین واجب است.

البته اگر مرد به خاطر اینکه تعدد زوجات بر او واجب است و با انجام ندادنش به گناه می افتد دیگر گوش دادن به حرف والدین واجب نیست . اگرچه احترام به اونها در هر حال واجبه.




راستی تو حرم آقای ماندگاری صحبت می کردند ، بعد از سخنرانی رفتم پیششون.

در مورد کارمون پرسیدم سفت و سخت گفتند که کارتون درسته و اصلا شک نکنید.



خدایا امورم رو به تو واگذار می کنم . بهترین ها رو نصیبم کن و مشکلاتمان را رفع به خیر

آمین


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۸/۰۴/۰۴
  • ۱۷۰ نمایش
  • همسر اول

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی