اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

" رضایش " زندگی فقط برای رضای او

اللهم وفقنا لما تحبه و ترضاه

روز نوشت یک زن از یک تصمیم!
همسر اول هستم‌.سال ۸۲ ازدواج کردم در سن ۲۲ سالگی.لیسانسه هستم و طلبه و خانه دار.۳ فرزند گل دارم.
زندگی رو از زیر صفر شروع کردیم. دست در دست هم گذاشتیم و توکل به خدا کردیم.در مسائل کاری به حمدالله کمک همسر بودم.
کل مهریه ام را همان اویل عقد بخشیدم.
چیزی به نامم نیست.
یک منزل مسکونی و ماشین داریم و به لطف قناعت اوضاع مالی مان روبراه است.
دو سالی در مورد تعدد زوجات تحقیق کردم و اوضاع جوانهای اطرافم رو بررسی کردم.
به همسر پیشنهاد تعدد دادم و اعلام رضایت کردم.
همسر هم بررسی کردند و بعد تصمیم به تعدد گرفتند...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

انسان زرنگ

چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۰۶ ب.ظ
سلام
در بحث پذیرش تعدد و همسر خوب بودن ، همیشه می گم باید مثل همسران ائمه و پیامبران بود، و در جواب افرادی که می گن همسر ما مثل پیامبران و ائمه نیست می گم تو مثل حصدت آسیه باش . تا در کل بشی یه زن با لیاقت و بهشتی. زنی که ملائک بهت افتخار می کنن...
دوستی می گفت تو این دوره زمانه نمی شه و الان زنها یاغی شدن و ...
 
 
 
ببینید
اگر ما کلا بخوایم ، فارغ از دین، زمونه رو ببینیم و بر طبق زمان عمل کنیم، جدای اینکه هیچ رفتاری ثبات نخواهد داشت، هیچ رفتاری هم در هر منطقه یکسان نخواهد بود
این نسبیت اخلاق و رفتار رو بوجود میاره که کاملا  بر ضد  جوامع  بشری هست
 
تو همین اجتماع که به قول شما زنان یاغی هستند
منم می شناسم زنانی مطیع
 
بعلاوه کافیه بریم تو جنوب کشور مثلا اونجا هم همینه
 
هر چه طرف ادعای روشنفکری و مدرنیته اش بیشتره از اوصول زندگی دورتره
 
 
در کل الرجال قوامون علی النساء
در کل زن باید مطیع  شوهر باشه
با این کار قلب شوهر رو تسخیر می کنه
مرد می خواد حاکم و مالک بر جسم و رفتار زن باشه و زن مالک  قلب مرد. اینکه مردش دوسش داشته باشه. این جز با اطاعت از مرد میسر نیست...
 
 
حالا یه زن نگاه کنه به اطرافش و خود  خواهانه رفتار کنه یا نگاه کنه به آموزشهای  اصولی انسانی و درایت،  و درست رفتار کنه
 
 
و جدای از همه اینها
اگر ذره ای به دنیا دقت کنیم واقعا می  بینیم این دنیا بازیچه اس
به هیچ چیزی اش نمی شه دل بست
به هیچ چیزیش نمی شه اعتماد کرد
زودتر از تصور ، روزها می رن
بچه بزرگ می شه می ره
ما پیر می شیم
بدون اینکه هنوز باور کرده باشیم که پا تو سن گذاشتیم می بینیم درد ها سراغمون اومدن
تو مترو ... بهمون می  گن شما بفرمایید بشینید و جاشون رو به ما می دن
 
و قبل از اینکه بفهمیم چی شده
می بینیم با یه درد ساده یه مریضی  لا علاج اومده سراغمون یا بی خبر ، از خواب چشم باز کردیم و دیدم تو یه عالم دیگه ای ایم...
 
 
اون شوهر و بچه ای که براش میمردیم برای تنهایی خودش داره گریه می کنه 
اون پول و خونه و طلایی که دلمون به داشتنش خوش بود رو ازمون جدا کردن حتی بدون یه لباس خوب، با یه پارچه سفید، بدون تخت و جای نرم وگرم ، بدون روشنایی تو قبریم...
 
 
اون وقت پی به ماهیت واقعی زمان می بریم‌...
اونوقت می فهمیم که به اندازه یه چشم به هم زدن پا روی دلمون نذاشتیم و سختی ها رو تحمل نکردیم تا الان راحت باشیم...
 
 
 
انسان زرنگ کسیه که به فکر زندگی ابدیش باشه و به هیچ چیز دل نبنده
هیچ چیز
 
فقط و فقط و فقط  دلبسته خدا و پیامبر ائمه  اطهار باشه و خودش رو و خواستهای خودش رو فدای خواست خدا بکنه تا لذت واقعی  رو بچشه و آسایش واقعی و ابدی رو داشته باشه
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۱/۰۶
  • ۱۱۲ نمایش
  • همسر اول

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی